جدول جو
جدول جو

معنی نطعی پوش - جستجوی لغت در جدول جو

نطعی پوش
پهلوان کشتی گیر. (ناظم الاطباء). رجوع به نطعپوش شود:
خصم کی خصمانه می گیرد به آسانی مرا
همچو مجنون کرده نطعی پوش عریانی مرا.
ایما (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
نطعی پوش
چرمینه پوش پهلوان کشتی کسی که نطعی پوشد، پهلوان کشتی گیر سرآمد کشتی گیران
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خوا / خا)
نطعپوشان، کنایه از پهلوانان، چرا که وقت کشتی تنبان از چرم می پوشند. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به نطعی و نطعی پوش شود
لغت نامه دهخدا
(کَ / کِ)
با نی پوشیده شده. اطاقی یا محوطه ای که سقف آن را با نی پوشیده باشند.
- نی پوش کردن، پوشانیدن سقفی با نی. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا